۱۳۹۰ تیر ۱۱, شنبه

بازيه پيچيده و چشمانت

خيلي يهويي پيش اومد
يهويي بودنش تمام آروم آروما رو كشت و از بين برد
خيلي آتشين پيش اومد
آتشين بودنش تمام شعله هاي كوچيكي كه ميرفت بزرگ بشه رو برد تو سايه

و الكل
الكل مايعيست بس عجيب

و ما اون روز از آلما در اومديم
به حميد گفتم فلاني خيلي هم خوب خيلي هم خوشتيپ اما من بهماني رو ترجيح ميدم
حميد گفت واقعا؟؟؟؟؟!!!!
و اگه ميدونستم اون لحظه ميپريدم هوا

و من انسان ناتواني هستم در مدريت
و به راحتي گند ميزنم
و دو قرت و نيمم هم باقيه
و از اينكه به اوج بي تفاوتي ميرسن آدما ناراحت ميشم
و هر آدمي نياز داره به دوست داشتن و دوست داشته شدن
و شك قلب همه ي آدما رو سوراخ ميكنه
و نسخه اي كه الان دارم ميپيچم براي همه ي آدما فقط و فقط به درد خودم ميخوره يا شايادم عمم
و تويي كه مادرانه زير بار نا شكري ها و خر بازي هاي بچه هات ميري
يه شب يادمه توي خيابون نور ماشين افتاد تو چشت يا نه افتاد تو صورتت و من چشات رو ديدم و گفتم واووووو
و من بلد نيستم كه بگم واووووو البته وقتي به فاصله ي دو سانتي از چشاتم

اينا مريض بودن من رو داره داد ميزنه
اين جمله ها همشون يه بلند گو گرفتن دستشون و ميگن نويسنده ي ما آدم مريضيه
هم به خودش آسيب ميرسونه
هم به آدماي دور و برش
البته تا يه شعاع خاصي
از يه شعاعي به بعد فقط خوبي و خوشي ولبخند
و
يادته نصفه شبي اس ام اس دادي گفتي ظاهرت يه چيزي ميگه اما درونت يه چيز ديگه اس
يعني با تفسيراي بعدي كه كردي از اون مسيج
فهميدم كه تو فكر ميكني درونم شاد و ظاهرم ناراحت و تو فكر و افسرده
شايد راست ميگفتي
راست ميگفتي ها
اما نگفتي من همون چند ساعت قبلش كشته بودمت
تير پرت كرده بودم
نميدونم به سمت چند نفر
شايد فقط به سمت خودم
من الان وايسادم يه گوشه
دستامو گزاشتم دور سرم
نميخوام دنيا منو بببينه
چشامو بستم با اين خيال كه من دنيا رو نميبينم پس اون هم منو ....
من نشستم
كز كردم اين گوشه
من مريضم
چون همين چند روز پيش از يه رابطه ي مريض در اومدم
فقط آدم مريضه كه توي رابطه ي مريض ميفته
و آدم مريض ميتونه بقيه مردم رو هم مريض كنه
البته يكي امروز ميگفت هممون مريضيم يكي بيشتر يكي كمتر
من بيشتر
يادته؟
انگشتام داره باد ميكنه
كهير برا من دو حالت داره يا حساسيت غذايي يا عصبيه
هميشه دنبال اين بودم كه امروز چي خوردم كه كهير زدم
اما الان كه دارم كهير ميزنم ميدونم چيزي نخوردم
يعني خوردم
خون تو رو
چي از اين گرم تر؟
تو اين هوا!!!
يكي بياد
دستشو بگيره ببره
همين الان كه اينجا نشسته يكي داره در درونش داد ميزنه كه اينو نزار اينجا جنگ ميشه
خب بشه!!!!!
جنگ چيه بابا؟
خود بزرگ بيني داري ها؟
تهش اينه كه همشون از روت رد ميشن
شايد وقتي رد شدن سري برگردونن يه نگاهه سر شار از تنفر بكنن و سري تكون بدن و برم
و من اينا رو از زاويه پايين ميبينم چون از روم رد شدن
و من هم آسيب پذيرم
و شايد تو آخر اين جمله هاي فرياد زن بگم كه نه رد نشيد
كودكانه دستمو بگيرم به شلواراتون
چشام پر اشك باشه
بگم خودش آدم مشكل داريه
اگه ولش كنيد بد تر ميشه
شما بياد با خوبي هاتون احاطه اش كنيد
كاري به حرفاش نداشته باشيد
مزخرف ميگه راجب خوبي و بدي
و الان بوي بدي مياد
و قلبم درد ميكنه
و آتيش داره توش
و من ميترسم
از فردا صبح
و
و
و
و

عجب دنيايه اين و

۱ نظر:

  1. من عاشقتم
    و از الان تا
    تا نداره
    همیشه به عشقی که به تو داشتم افتخار میکنم

    پاسخحذف