۱۳۸۸ شهریور ۲۵, چهارشنبه

من و انتخابات3

مردم تصمیم گرفتن اعتراضشون به این مسئله رو با تظاهرات سکوت نشون بدن
اما دشمن نمیتونست این اتحاد و یکپارچگی مردم معترض رو ببینه
دست به احمقانه ترین راه زد
خشونت...

اونا فکر میکردن با این کار مردم رو از اعتراض پشیمون میکنن
اما مردم موندن و جنگیدن.

و اعتراضات فرو کش نکرد

که بیشتر هم شدو کاندیدا های معترض که حالا شده بودن رهبران جنبش هم با مردم بودن
همه جا....

و معترضین هر روز بیشتر میشن که کمتر نمیشن

معترضین هر روز شجاع تر میشنحالا هر چه قدر هم دشمن فضا رو امنیتی تر بکنه
مهم اینه که مردم معترضن

توی این ماجرا ها اتفاقایی افتاد که بعضی خنده دار بودن و بعضی گریه دار
خنده به حماقت دشمن
و گریه از بی رحمیش

دادگاهای نمایشی یکی از اون خنده دارا بود
یه جور نمایش احمقانه


اعتراف گیری...و اما از بی رحمی های دشمن

اخباری بود که از زندان ها میومد

شکنجه.

تجاوز

قتل

این اخبار دل آدم رو خون میکرد

اما...

مردم ماندن

و مبارزه میکنن

تا پبروزی

هرچند دور هرچند نزدیک

۱ نظر: